بدون تردید، روحانیت و حوزههای علمیه و به طور خاص حوزه علمیه قم، همواره در تحولات سیاسی -اجتماعی ایران به خصوص در حوادث منجر به انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ نقش پررنگ و کلیدی و به تعبیر مقام معظم رهبری، نقش حلقه واسط را داشت. چنان که در یکی از سخنرانیهای خود در دیدار اعضای مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، به این مسئله مهم، یعنی نقش کلیدی و مهم واسط بودن حوزه علمیه اشاره کرده و فرموده بودند: «این انقلاب عظیم، این پدیده حیرتانگیز، این حادثهای که دنیا را تکان داد -[واقعاً] دنیا را تکان داد- منتهی میشود به این حلقه واسط، یعنی به حوزه قم. نسبت حوزه قم با انقلاب این است». از حوزهای که به تعبیر ایشان، میبایست یک حوزه انقلابی باشد، انتظارات مختلفی میرود که با تأکید بر حوادث روزهای اخیر به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد.
الف) نقش هدایتگری و حلقه واسط بودن
شاید یکی از دلایلی که باعث شکلگیری اتفاقات اخیر شد را بتوان در عدم اقناع افکار عمومی جست. هرچند برخی مسئولین دولتی بر این موضوع تأکید میکردند که از مدتها قبل این اقناع شروع شده بود؛ اما این طور به نظر نمیرسید و یا حداقل میتوان گفت افکار عمومی از این اقناع بینصیب و بیاطلاع بود. جا داشت مسئولین دولتی و سایر نهادها و دستگاههایی که در این رابطه، به توافق رسیده بودند، جلساتی را با حوزویان و روحانیون تشکیل میدادند و از آنها به عنوان راهبران جامعه اسلامی و کسانی که نقش حلقه واسط بین مسئولین و مردم را شکل میدهند، بهره گرفته و با اقناع این گروه از جامعه که بیش از مسئولین با مردم عادی در ارتباط هستند، باعث میشدند تا هزینههای این تصمیم کمتر شده و جو عمومی جهت پذیرش این موضوع آمادهتر شود. در این صورت بود که روحانیون، به خصوص آن دسته که صاحب تریبون و قلم و غیره بودند، میتوانستند مردم را نسبت به اهمیت این مسئله و دلایل این موضوع آگاه کنند.
ب) حمایتگری و نصیحتگری
از دیگر نقشهایی که حوزههای علمیه و روحانیت میتوانست و میباید در قبال این حادثه و حوادث مشابه به صورت جدی و پررنگتر دنبال کند، میتوان به نقش حمایتگری و نصیحت اشاره کرد، به تعبیر حضرت آقا: «حمایت در کنار نصیحت، دفاع در کنار اصلاح». باید بپذیریم بخش عظیمی از مردم ایران، امروز زیر فشار تحریمهای ناجوانمردانه و ترویسم اقتصادی آمریکای بدعهد و سران ضد انسانیت این کشور قرار گرفته و اعتراضاتشان بحق و بجاست. در این میان میطلبد که روحانیت و حوزههای علمیه با همان ارتباط خوب و صمیمی که با مردم دارند، ضمن حمایت از این بخش از جامعه که میخواهند حرف خود را به گوش مسئولین برسانند، نقش ناصحانه خود را هم در قبال مردم انجام داده و متولیان امر را نسبت به این موضوع آگاه سازند و به عبارتی در کنار دفاع، به اصلاح امور از سوی مسئولین نیز توجه ویژه داشته باشند تا مردم فشار کمتری را احساس کنند. پیامی را که میتوان در فرمایشات مقام معظم رهبری بعد از این حادثه و همچنین پیامهای مراجع معظم تقلید یافت.
اگر قرار باشد روحانیت و حوزههای علمیه در قبال چنین مسائلی در حاشیه قرار گیرد، خطرات جبرانناپذیری دارد. چنانکه مقام معظم رهبری در این رابطه فرموده بودند: «حاشیهنشین شدن حوزه علمیهی قم و هر حوزهی علمیه دیگری به حذف شدن میانجامد. وارد جریانات اجتماع و سیاست و مسائل چالشی نبودن، بتدریج به حاشیه رفتن و فراموش شدن و منزوی شدن میانجامد. لذا، روحانیت شیعه با کلیت خود، با قطع نظر از استثناهای فردی و مقطعی، همیشه در متن حوادث حضور داشته است. برای همین است که روحانیت شیعه از یک نفوذ و عمقی در جامعه برخوردار است که هیچ مجموعه روحانی دیگری در عالم – چه اسلامی و چه غیر اسلامی – از این عمق و از این نفوذ برخوردار نیست».
با این توجه و با بررسی اعتراضاتی که با حضور برنامهریزی شده برخی از اغتشاشگران و عناصر اجیرشده خارجی صورت گرفت، میتوان چند گروه را در این میان متمایز دید. گروهی که به خاطر نگرانی از آینده خود و وضعیت اقتصادی، میخواستند اعتراض خود را نشان دهند و بخشی که از قبل منتظر فرصت و مترصد موقعیتی برای ضربه به نظام بودند و بخشی که به خاطر احساسات و هیجانات جوانی و غافل از نقشه دشمن در این مسیر قرار گرفتند. در این میان میطلبد حوزههای علمیه و روحانیت با نزدیک شدن بیشتر به مردم و به خصوص جوانان، مشابه کاری که برخی ائمه جمعه و جماعات در برخی شهرها انجام دادند، نقشههای شوم دشمنان را برملا کرده و نشان دهند که ارتباط بین مردم و روحانیت و حوزههای علمیه از هم گسستنی نیست و حوزه در قبال مسائل سیاسی- اجتماعی جامعه در کنار نقش حمایتگری خود، به صورت نصیحتگرایانه، مسئولین را به حل مشکلات مردم و کم کردن دغدغههای آنها فرا میخواند.
منبع: سایت اینترنتی مباحثات