علما، فقه و پزشکان، طبابت می خوانند. از اول کتاب طهارت تا آخر دیات، فقیه در تشیخص موضوعات محتاج طبیب است.
فقیه از طبیب موضوع را می پرسد و حکم را می دهد؛ چون طبیب موضوع شناس است مانند تصادفات، انواع زخمها و دیسک کمر، فقیه به پزشک درتشخیص موضوع رجوع می کند.
درگذشته در ایران پزشک نبود، خارجی ها وارد کشورشدند، اما بعد انقلاب، در عرصه طبابت نیازی به خارج نیست و این نشان میدهد کشور دراین عرصه پیشرفت خوبی کرده است.
پزشکان رسالت سنگینی برای کاهش تصادفات دارند در این عرصه لازم است با اداره راهنمایی رانندگی جلساتی برای کاهش تصادفات انجام شود.