برای اینکه انسان شعر خوب بگوید اخلاص کافی نیست. شعر یک علم است ، یک فن است ، یک دانش است و خود شعر یک هنر است ، اما دانش هم دارد و مث دیگر دانشها اندازه دارد ، متر دارد و مثل بقیه چیزها اهل فن میتوانند درجهی آن را مشخص کنندف جست و جو کنند ، و بهترین را بیابند و بخوانند . کسی که شعر متوسطی گفته اگر با اخلاص هم گفته ، آن را بین خودش و خدا نگه دارد . شعر متوسط اصلا نخوانید ، شعر پایین و غلط را اصلا نخواند (مقام معظم رهبری – ۰۸ / ۱۱ / ۱۳۶۷)
جامعه مداح ایرانی شعرهای خوب بخواند ، چون سبک مداحی به ویژه مداحی سنتی مانند حرف زدن با مردم است . من مداحان قدیمی را دیده بودم که وقتی شعر میخواندند گویا با مردم حرف میزدند و تک تک افرادی که آنجا نشسته بودند ، میغهمیدند ، شعر مصیبت هم همینطو طور بود . مثل :
ای حرم کعبهات زه حلقه بگوشان
وی دل دانای تو زبان خموشان
با تو گفت از حسین چشم بپوشان
اینها را چه کسی نمیفهمید ؟ و از مردم معمولی ما کیست که کسی یک شعر فصیح قوی را بخواند و او نفهمد ؟من یک وقتی میدیدم که مردم این شعرهای معروف حملهی حیدری را که سابق دراویش پرده میزدند – اگر چه مضمونهایش پایین است ، اما شعرها بسیار قوی و استوار – میفهمند :
سماواتیان محو حیران همه
سر انگشت و حیرت به دندان همه
که یا رب چه زور و چه بازوست این
فلک را مگر هم ترازوست این
این شهرها که در کتاب حملهی حیدیری و متعلق به ملابمانعلی معروف کرمانی است از لحاظ شعر نقص ندارد . پس اگر مداح شعر قوی و خوب را بخواند و با مردم حرف بزند در طول مدتی مثلا ۱۰ سال که از آن بگذرد ، سطح ادبیات عمومی مردم بالا میرود و چون شما همه جا میروید و زن و مرد و روستایی و شهری پای صحبت شما مینشینند گوشها به شعر درست و سخن فارسی درست عادت میکند ، و جامعه مداح میتواند در این زمینه بزرگترین خدمت را بکند (مقام معظم رهبری – ۰۸ / ۱۱ / ۱۳۶۷).
من به برادران عزیز توصیه میکنم در جلساتی که دور هم جمع میشوند ، چه برادران شعار در انجمنهای ادبی و شعری که موضوعی را اقتراح میکنند و چه در جلسات برادران جامعه مداحان ، در تهران ، قم ، مشهد و هر جای دیگر ، به خضوضی آنجایی که عدهی زیادی هستند ، موضوعات مهمی را که باید در باره آنها شعر گفت ، مطرح کنند . درباره خیلی از موضوعات شعر وجود دارد ، اما کسی خبر ندارد . شما بروید مثلا دیوان اقبال را نگاه کنید ببینید این شاعر پاکستانی که هرگز ایران را ندیده به قدری شعر در مفاهیم اسلامی آنهم مفاهیم انقلابی اسلامی مثل « هر که پیمان با هو الموجود بست » دارد که آدم گیج میماند . من خودم بخاطر دارم در حدود ۱۷ یا ۱۸ سال قبل که این مفاهیم و مسائل انقلابی را در سخنرانیها و بحثها ی مجالس درس میگفتیم گاهی یک شعر از ناصر خسرو یا سعدی یا فلان شاعر که پیدا میکردیم چقدر خوشمان میآمد و یادداشت میکردیم و از آن در سخنرانیها استفاده میککردیم . همان وقت شاید سال ۴۵ بود که ما با دیوان اقبال آشنا شدم و شعرهای او نظر مرا جلب کرد . وقتی شروع کردم به خواندن دیدم درباره مفاهیم مورد نیاز ما و مسائلی که ما در جوامع خود مطرح و خیال میکردیم داریم نوآوری می کنیم ، آن قدر شعر در دیوان اقبال هست که سر آدم گیج میرود . الحمدلله شعرای خود ماه هم امروز شعرهای خیلی خوب میگویند که نمونههایش را میشنوید و میبینید و بسیار جالب است .
به هر حال هم در مجامع ادبی و هم در مججامع مداحی دنبال موضوعاتی باشید که بایستی درباره آن موضوعات شعر گفته بشود ، یا شعر پیدا بشود . (مقام معظم رهبری – ۱۱ / ۱۱ / ۱۳۶۴)
کوشش کنید شعرهای خوب و مایههای شعری خوب انتخاب کنید ، مبادا به شعر کممایه قانع شوید . ما شعرهای خوبی داریم . شما می توانید ادبیات فاخر فارسی را با محتواهایی که حامل همان پیام است در سطح تودهی مردم منتشر کنید . و این لطف و فضل الهی در اختیار شماست و بر عهدهی شماست که این کار را انجام دهید . (مقام معظم رهبری – ۲۲ / ۱۲ / ۱۳۶۳)
شعر اقبال انصافا ویژگیهای یک مدح را دارد ، هم مدح است ، هم مبالغه نیست ، هم خیالی نیست و هم از چیزهای بی ربط مثل اینکه در گذشته تشریح میکردند کهاین امام بزرگوار ابرویش یا چشمش یا لبش چهشکلی بوده ، به دور است . امروز اصلا بحص سر اینها نیست که برداریم یک غزل ، یا قصیدهای را خراب کنیم ، چون درباره ائمه (علیهم السلام)آن طور نمیشود حرف زد که آدم به یک معشوق معمولی حرف میزند . بلکه باید به نحوی دست و پایش را بشکنیم و خرابش کنیم که میخواهیم درباره ائمه(ع) مدح بگوئیم و آن وقت نتیجهاش این بشود که چهرهی آن حضرت ، یا قد آن حضرت مثل گل یا مثل سرو یا فلان است ! این چه لزومی دارد ؟ اصلا مساله ما با اهل بیت (علیهم السلام) این نیست ، مساله صفات و خلقیات و طینت آنهاست . اینها را بایستی سرود (مقام معظم رهبری – ۰۸ / ۱۱ / ۱۳۶۷).
در همین اواخر ، دو سه سال قبل از این دیوان صائب را ورق میزدم – البته من از سابق با دیوان صائب مانوس بودم لکن چون یک نسخهی تصحیح شدهای چاپ شده بود باز شروع کردم به ورق زدن و نگاه کردن – دیدم دی دوان غزلهای بسیار وجود دارد که به درد کار مداحی شما می×ورد . لازم هم نیست که انسان یک غزل را حتما از اول تا آخر بخواند . گاهی که شما به یک مناسبتی دارید حرف میزنید و یک تک بیت یادتان میآید وقتی آن تک بیت را میگویید ، مثل این است که یک ساعت حرف زدهاید . این در مخاطب شما اثر میگذارد و چه بهتر که این تک بیتها از بهترینها باشد . ما بهترین ها را در اختیار داریم . بنابرین جمعی بنشینند این بهترین ها را جمع کنند نگاه دارند و در اختیار کسانی که وقت ندارند بگردند پیدا کنند ، بگذارند یا سرودههای جدید را نقادی و ارزیابی کنند . (مقام معظم رهبری – ۰۸ / ۱۱ / ۱۳۶۷)
دو خصوصیت برای مدح اهل بیت علیهم السلام لازم است . یکی اینکه محبت ما را به اهل بیت (ع)زیاد کند ، و لذا هر شعری باید محبت مستمع را اهل بیت زیاد کند ، که خود آن محبت ضامن همه چیز است . شعرهایی که راجع به اهلاقشان ، گذشتشان ،عفوشان و فضایل ایشان است خیلی خوب است و خصوصیت دوم شعریهایی است که دستور العمل و الگوی زندگی آنها را به ما نشان مید ه . مثل صراحت شان ، شجاعتشان حق گوییشان ، ایثارشان ، انفاقشان و محو کردن خودشان در خدا (مقام معظم رهبری – ۲۰ / ۱۱ / ۱۳۶۶)
در دعاها و در زیارتنامههای ما تعبیرات عاشقانه و خیلی خوبی هست که حقایقی را نشان میدهد . اینها را بای محور قرار داد آنچه را مثلا فرض کنید شیخ و ابن طاووس و بزرگان در کتابهایشان گفتهاند و مفید در ارشاد آورده ، اینها را بایستی محور قرار داد و بعد آنها را به شکل زیبا و شایستهای ارائه کرد . حالا به چه شکلی ، هر کسی سلیقهای دارد ، بر آن ایرادی وارد نیست .( مقام معظم رهبری – ۱۷ / ۱۰ / ۱۳۶۹)
شعرای همزمان قرن دوازدهم و اوایل سیزدهم ، و زمان قاجاریه غالبا شعرعایشان بی محتوا و پوچ است . یک نمونهاش همین مرحوم قاآنی شیرازی است که سنخ شعرهای او در مدایح به اعتقاد بنده از آن قبیل نیست که برای جامعه ما مفید باشد (مقام معظم رهبری – ۲۰ / ۱۱ / ۱۳۶۶ )