همایش سوم فقه هنر – ویژه فقه فیلم و سینما – به همّت مدرسه اسلامی هنر و طی دو روزه ۲ و ۳ بهمنماه در شیراز برگزار شد. طبق اعلام مسئولین همایش، قرار است همچون دو دوره پیشین، مجموعه مقالات برگزیده در سالگرد همایش و در قالب یک جلد کتاب مجزّا رونمایی شود.
حجتالاسلام مهدی همازاده ابیانه، عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران که از جمله مهمانان این نشست بوده است، گزارشی از این نشست را به رشته تحریر درآورده که در ادامه میخوانید؛
«شما روحانیون، مدام بر روابط عاطفی بین زن و شوهر تأکید دارید. من فیلمساز اگر بخواهم این روابط عاطفی را ترویج کنم، چه باید بکنم؟ میشود سکانسهای رفتار و گفتار عاطفی بین من و خانم نگار جواهریان در فیلم “طلا و مس”. همسر من گریمور است و در تمام مدّت ساخت آن فیلم، کنار دوربین بود. او فیلم را حتّی بیشتر از من دوست دارد. پشت صحنه فیلم به پاکی روی صحنه بود و تصوّراتی که بعضاً در مورد الزامات روابط عاطفی در فیلمها وجود دارد، اصلاً درست نیست.» بهروز شعیبی داشت برای فقها و محقّقان فقه و شرکتکنندگان در سومین همایش فقه هنر صحبت میکرد که این بار ویژه فقه سینما و در شیراز برگزار میشد. او در ادامه بر ضرورت نقاط عطف و پیشبرنده در داستان فیلم تأکید کرد و اینکه: «اهل فنّ به خوبی میدانند اگر در استفاده از «عاطفه» محدودیت باشد، لاجرم به سراغ عنصر خشونت خواهند رفت و قاب فیلمها پر میشود از صحنههای خشن. اگر در نمایش چهره معصومین و مقدّسین، محدودیت باشد، فیلمهای تاریخی پر میشوند از چهره دشمنان ایشان و بر محور شخصیتهای شرور خواهد چرخید.»
اهل فنّ به خوبی میدانند اگر در استفاده از «عاطفه» محدودیت باشد، لاجرم به سراغ عنصر خشونت خواهند رفت و قاب فیلمها پر میشود از صحنههای خشن. اگر در نمایش چهره معصومین و مقدّسین، محدودیت باشد، فیلمهای تاریخی پر میشوند از چهره دشمنان ایشان و بر محور شخصیتهای شرور خواهد چرخید
آیتالله علیدوست که استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم است و دبیر علمی همایش، بر صندلی ریاست جلسه نشسته بود و به دقّت گوش میداد و مینوشت. او البته خود در برنامه افتتاحیه، سخنانی بیطرف درباره نمایش پوشش و روابط طبقات وسیعی از اجتماع در سینمای واقعگرا (رئالیستی) مطرح کرده بود و همچنین در مورد نمایش چهره معصومین. طرح پرسش دو طرفه و استدلال هر یک از طرفین، به این نتیجه از سوی وی رسید که: «باید تحقیق میدانی انجام تا مشخّص شود آیا واقعاً مخاطب در سینمای رئال، میخواهد چهره کاراکتر امام در فیلم را ببیند و در غیر این صورت به مقبولیت فیلم لطمه میخورد؟
همچنین در صورت نمایش چهره، آیا برداشت وهن و قداستزدایی از معصوم دارد؟» دبیر علمی همایش که عضو جامعه مدرّسین حوزه علمیه هم هست، حتّی درباره نمایش پوشش و آرایش و روابط طبقات کمتقیّد به شریعت در فیلم را با پرسش مشابه به پایان رساند که: «با تحقیق علمی و میدانی، وجود یا عدم باورپذیری مخاطب سنجیده شود؛ آیا در صورتی که بازیگر خانم در موقعیت داخل منزل، حجاب داشته باشد یا آرایش و حجاب و رفتار او مطابق واقعیت اجتماعی آن نباشد، به باورپذیری مخاطب و تأثیرگذاری فیلم، لطمه جدّی وارد میشود؟» ایشان البته تصریح داشت که در صورت وجود مشکل در تأثیرگذاری و مقبولیت فیلم اخلاقی یا دینی یا حتّی ملّی و اجتماعی، امکانات و ظرفیتهایی در فقه شیعه برای انعطاف و حلّ مشکل وجود دارد.
در این همایش دو روزه، دیدگاههای مختلف از سه طیف فقها و سینماگران و حقوقدانان ارائه شد؛ اما نکته مهم و مشهود، سعه صدر و گشودگی طرفین برای شنیدن و رسیدن به فهم مشترک از مسائل طرف مقابل بود. چه آنجا که منوچهر شهسواری – مدیر خانه سینما – از کارکردها و خدمات سینما میگفت و از محدودیتهای غیر ضروری گلایه میکرد و چه آنگاه کههادی صادقی – معاون فرهنگی قوه قضائیه – از امکان پرداخت شرقی و غیر اروتیک به عشق میگفت و از فیلم “باران” مجیدی مثال میآورد؛ از امکان پرداخت در حاشیه حوادث صدر اسلام میگفت و فیلم “روز واقعه” را مثال میزد که نیازی به نمایش عریان شخصیتهای مقدّس نداشت. یاهادی نائیجی – کارگردان سینما –که استفاده از کلاهگیس و آرایش و … را بهانههایی برای پوشش ضعف قصّههای سینمایی میدانست و مسئله اصلی فقه سینما را در جایی دیگر که همان همذاتپنداری و همدلی مخاطب با شخصیتهای خاکستری یا حتّی ضدّ قهرمان باشد، معرّفی میکرد.
در صورت وجود مشکل در تأثیرگذاری و مقبولیت فیلم اخلاقی یا دینی یا حتّی ملّی و اجتماعی، امکانات و ظرفیتهایی در فقه شیعه برای انعطاف و حلّ مشکل وجود دارد
به اعتقاد این مدرّس فیلمنامهنویسی، قصّه سینمایی نیازمند همراه کردن مخاطب با شخصیتهای منفی و رذائل اخلاقی آنها دارد تا نهایتاً در تجربه مشترک عاقبت آن شخصیت در فیلم، به کاتارسیس و تزکیه برسد، اما این فرآیند، تبعات و ریزشهایی هم دارد و برخی مخاطبان را پس از همراه و همدل کردن با اخلاق منفی، به آن نتیجه مطلوب نهایی نمیرساند. این نکته به نظر نائیجی، مسئله فقهی مهم سینماست که به ذات آن مربوط میشود و فراتر از مباحث عارضی و قابل عبور مانند آرایش و ظاهر بازیگران دارد؛ چرا که با قرارداد نمایشی میتوان باورپذیری مخاطب را حلّ و فصل کرد.
در عین حال برخی نظریهها که روششناسی استنباط در هنرهای نمایشی را از محدوده آیات الاحکام کلاسیک در میآورد و آیات و منابع جدیدی را ارائه میداد، بسیار راهگشا و جالب توجّه جلوه مینمود. مثل آنچه آیت الله مبلّغی – استاد درس خارج فقه و اصول و عضو خبرگان رهبری – با اشاره به آیاتی از قرآن درباره نمایش و صحنهآرایی حضرت ابراهیم ارائه کرد؛ آنگاه که بتهای کوچکتر را شکست و تبر را بر دوش بت بزرگ نهاد و پیش چشم همه مردمان، اتّهام را متوجّه بت بزرگ کرد و آنان را به چالش کشید. یا آنگاه که پرستش ستاره و ماه و خورشید را پیشه کرد و پس از افول هریک، مخاطبان عامّ را با بازگشت از پرستش آنها به تأمّل واداشت.
به گفته این سخنران همایش فقه سینما، آیات مذکور، مرزهای صدق و کذب را در سینما هنرهای نمایشی جابجا میکند و بلکه نمایش و صحنهآرایی را به شکل فعلی پیامبرانه برای ترویج توحید نشان میدهد. ایشان بر ضرورت شناخت موضوع (فیلم و سینما) از سوی فقیهانّ قبل از بررسیهای فقهی و صدور حکم تأکید داشت. نکتهای که در مقاله آیتالله صرّامی – رئیس پژوهشکده فقه و حقوق دفتر تبلیغات اسلامی – آنگاه که درباره تفاوت موضوعشناسانه تعزیه با تئاتر و سینما به ارائه مقاله میپرداخت، جلوه کرد. چه اینکه در تعزیه، تعمّد بر فاصلهگذاری بین بازیگر و نقش شخصیت مقدّس وجود دارد و در چهرهپردازی و حتّی جنسیت بازیگر هم خودش را نشان میدهد، اما در تئاتر مدرن و سینما، بازیگر باید هرچه بیشتر در نقش فرو رود و با آن یکی شود. به باور این استاد فقه و اصول، آن فاصلهگذاری در تعزیه و این وحدت در سینما، نزد مخاطب هر یک از دو مدیوم نیز وجود دارد و در نتیجه، زمینه فروکاست جایگاه معصوم در صورت نمایش عریان او در سینما را فراهم میآورد.
هرچند ارائه سخنرانیها و مقالات اساتید و هنرمندان، جذّاب و بکر بود، اما از آن بیشتر نشستها و جلسات غیر رسمی اینان در حاشیه همایش جلب توجّه میکرد. صبحانه و شام دو نفره و چند نفره فقیهان و سینماگران، روزنههای فراوانی برای همدلی و همراهی میگشود و سو تفاهمها را بر میداشت. البته پیشنیاز چنین فضایی، مشارکت طیف حقیقتجو و همراه از هر دو طرف بود که گویا به خوبی در این گردهمایی محقّق شده بود. قاب صبحانه مشترک آیتالله علیدوست و بهروز شعیبی، از دور هم بسیار جذّاب بود؛ چه رسد آنگاه که نزدیک مینشستی و میدیدی فیلمساز متعهّد از نیاز به شجاعت برای ساخت فیلم درباره ائمه سخن میگفت و استاد حوزوی از پیش قدم شدن برای راهکارهایی علمی و اجرایی به منظور تحقّق آن.
شبنشینیها و میزهای مشترک صبحانه و شام به فقیهان و سینماگران ختم نمیشد البته. وقتی پس از ارائه مقالات دکتر شبیری زنجانی (هیئت علمی دانشگاه قم) و دکتر حکمت نیا (استادتمام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی) معلوم شد این دو حقوقدان در زمینه مالکیت آثار سینمایی کار کرده و حتّی لایحه تدوین کردهاند، منوچهر شاهسواری و بهروز شعیبی به فراست افتادند تا در نشستهای خصوصی، از چند و چون کنوانسیون برن و درصد مالکیت خالقان (کارگردان و فیلمنامهنویس و …) در کشورهای مختلف و اصلاحیه قانون داخلی و… سر در بیاورند. یا آنگاه که دکتر حبیبنژاد (هیئت علمی دانشگاه تهران) و دکتر آگاه (هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی) از حقوق آزادی بیان هنری و نظام حقوق هنرمند در قانون اساسی گفتند، اگر و اماها ادامه یافت و دکتر عسگری چاوردی (باستانشناس معروف و رئیس محور بینالمللی ساسانی) هم فرصت را غنیمت شمرد و جلسهای شبانه برگزار کرد تا درباره حقوق حفاظت از آثار میراث فرهنگی که در تخت جمشید و سایتهای جدیدالاکتشاف شهر پارسه درگیرش هستند، راه حلهای حقوقی متعدّد بشنود و گل از گلش بشکفد.
همایش فقه هنر نشان داد که گفتگوی مستقیم و با گشودگی و سعه صدر، تا چه حدّ میتواند در حل سو تفاهمها و فهم مشترک نسبت به مسائل کمک کند و مسیرهای جدیدی را برای حل و فصل آنها بگشاید.
منبع: خبرگزاری مهر