مرجعیت نجف با کولهباری از تجربیات تلخ و شیرین از مواجهه با امر سیاسی، روزهای سختی را میگذراند. اینبار نیز مانند گذشته روحانیت باید در دوراهی مردم – حکومت، مسیر خود را مشخص کند.
موضعگیری اخیر زعیم حوزه نجف نشان داد که در وضعیت تعارض میان خواست مردم و اراده حاکمیت (با هر خاستگاه و صبغهای)، روحانیت در کنار مردم خواهد ایستاد.
بیانیه اخیر آیتالله سیستانی را حتی میتوان نقطه عطفی در مواجهه حوزه علمیه نجف با امر سیاسی برشمرد؛ چه آنکه اینبار زعیم نجف در برابر حکومتی دموکراتیک (که علیالقاعده باید برآیند اراده عمومی باشد) در کنار معترضین ایستاد و خواهان برکناری دولت شد. روند موضعگیریهای سیاسی آیتالله سیستانی نشان میدهد که حمایتش از حکومت منوط به رضایت مردم از حاکمان است.
آیتالله سیستانی به اعتراف کسانی که او را از نزدیک دیدهاند، دایره مطالعاتی وسیعی دارد؛ از جمله در زمینه تاریخ کشورهای توسعهیافته (مانند ژاپن و آلمان). همین گستره مطالعاتی خاستگاه نگاه متفاوت و پویای این مرجع تقلید شیعه در مسائل سیاسی و اجتماعی است؛ نگاهی که نتیجهاش موضعگیریهای هوشمندانه، فعالانه و بهموقع وی در تحولات عراق بوده است. بهدیگرسخن، مواضع سیاسی آیتالله سیستانی – بهویژه مواضع اخیر ایشان – بیش از آنکه منشأ فقهی داشته باشد، از فهم صحیح وی نسبت به جامعه عراق و نیز مطالعه درباره ماهیت جنبشهای اجتماعی و انقلابهای بزرگ تاریخ نشأت میگیرد.
یکی از نقاط درخشان اندیشه سیاسی آیتالله سیستانی، تأکید بر «ملت عراق» بهجای «امت اسلامی» است؛ برخلاف روش بسیاری از رهبران بزرگ دینی. البته این تأکید بهمعنای نادیدهانگاشتن مسائل و مشکلات امت اسلامی نیست؛ بلکه نشاندهنده یک اولویتبندی با منطق سیاست است؛ بدینصورت که قوام و اقتدار امت اسلامی بر بستر قوام و اقتدار داخلی کشورهای اسلامی شکل میگیرد. تلاش برای حل مشکلات جهان اسلام تا زمانی که مشکلات داخلی کشور حل نشده و حکومت با بحرانهای مختلف دست و پنجه نرم میکند، بیمعنا و بیحاصل خواهد بود.
نکته قابل تامل دیگر در نسبت میان حوزه نجف و سیاست، این است که زعیم این حوزه در نظام سیاسی عراق جایگاه حقوقی ندارد و منبع اقتدارش مردم است، نه حاکمیت. نتیجه طبیعی چنین وضعیتی حمایت مرجعیت از مردم در مقابل حاکمیت است.
در مجموع حوزه علمیه نجف در دوران پساصدام و با محوریت آیتالله سیستانی، و نیز با مدد از تجربیات گذشته خود و همچنین تجربه حوزه علمیه قم مدلی منحصر بهفرد را در سیاستورزی به نمایش گذاشته است؛ مدلی که نه ورود حداکثری به سیاست دارد و نه نسبت به آن بیاعتناست؛ (با تسامح) شبیه به مدل آیتالله بروجردی در ایران. احترام طوایف، قبایل و گروههای مختلف عراق (با ادیان و مذاهب گوناگون) به مرجعیت اعلای شیعیان عراق، از ثمرات مبارک این مدل بوده است.
وانگهی پدیدههای سیاسی – اجتماعی ماهیت پیچیده و چندلایه دارند و به همین علت هرگونه ورود به عرصههای سیاست و اجتماع نیز باید با نگاه علمی، عمیق، بهروز و دوراندیشانه همراه باشد. تحولات این روزهای بعضی کشورهای منطقه نیز از این قاعده مستثنی نیست. چنین بهنظر میرسد که جریانهایی از داخل و خارج عراق، در آب گلآلود هرجومرج داخلی مشغول ماهیگیریاند و یکی از اهداف مهمشان هتک حرمت، بهحاشیهراندن و چندپارهکردن اقتدار نهاد مرجعیت است. در چنین شرایطی کیاست و باریکبینی زعیم نجف میتواند تا حد زیادی نقشههای جریانهای مذکور را نقش بر آب کند؛ بهویژه آنکه حوزه نجف در دوران پس از آیتالله سیستانی دورنمای مبهمی دارد. / مجموعه خبری راوی