این مدعا که سعودی جدیدی در حال تولد است که دیگر مولفه محوری او، دین نیست حالا خیلی نیاز به استدلال ندارد. از چند سال قبل زمزمههای این مساله به خوبی قابل شنیدن بود. بن سلمان چند بار در مصاحبههای تلویزیونی خود با شبکههای غربی، صراحتا از اینکه آمریکاییها برای مقابله با شوروی خواستند که وهابیت توسعه پیدا کند و ما هیچ وقت این عقیده تندروانه را نداشتیم سخن گفت!
وقتی در سری سوم سریال عاصوف، عملا شرطههای امربهمعروف سعودی مورد تمسخر واقع شدند باید انتظار میداشتیم که در میدان عمل هم این شرطهها جمع بشوند و دیگر حق تذکر تند و تیزی که قبلا درباره اجرای شریعت میدادند را نداشته باشند. شاید ظهور تام این تغییر در راه اندازی سینماها و دیسکوها و همچنین عدم دخالت در مراسمات حج و سختگیری بر شیعیان بود که اخیرا شاهد آن بودیم.
شاید شنیدن این آمارها که در عربستان بیش از ۸۷ درصد مردم سواد دارند و خصوصا اینکه ۸۲ درصد زنان باسوادند و شهرنشینی هم بیش از ۸۴ درصد شده و نرخ رشد جمعیت از ۷ در ۱۹۸۵ به ۲.۸ در ۲۰۲۲ رسیده و حدود ۷۰ درصدشان اکانتی در شبکههای اجتماعی دارند و مصرف یوتیوب هم خیلی بالاست، برای فهم اینکه جامعه ناشناخته این کشور – به خاطر محدودیت شدید رسانهای و سیاسی- در زیر پوست خود باندازه کافی مدرن شده که از اصلاحات مدرنیستی بن سلمان حمایت و استقبال کند، کافی باشد.
حالا که سعودی برای سال ۲۰۳۰ یعنی هفت سال دیگر، دهها میلیون گردشگر خارجی را هدفگذاری کرده و دایما با آوردن سلبریتیهای ورزشی و هنری تلاش میکند تا نگاه مردم جهان به خود را تغییر دهد، طبیعی است که تداوم روند مذهبی گذشته که با عنصر وهابیت و تشدد دینی شناخته میشد امکان ندارد.
گرچه اعطای آزادیهای فرهنگی و مذهبی و ایجاد مدرنیزاسیون بمعنای اجازه فعالیت سیاسی آزادانه نیست و نشانه آن هم اعدامهایی است که دایما گریبان معارضان سیاسی این کشور را میگیرد و علمایی است که بدلیل تفاوت دیدگاهها زندانی شده و میشوند ولی اینقدر معلوم است که تغییر تصویر سعودی جدید با دو مولفه رشد اقتصادی و آزادی فرهنگی خواهد بود ولی توسعه سیاسی فعلا در دستور کار نیست چرا که هر انتخابات آزادی در این کشور قطعا منجر به تغییر دولتمردان کنونی آن خواهد شد.
و نهایتا اینکه تضعیف وهابیت و کاهش حمایت مالی از آن توسط سعودی و حتی اقدام به تشکیل گروههایی برای تاسیس یک قرائت جدید از اسلام رحمانی، میتواند فرصتهایی را برای احیای سنتهای اصیل معرفتی در مناطق مختلف اهل سنت جهان مهیا سازد که نیازمند تامل و سرمایه گزاری مادی و معنوی است.
گرچه تضعیف جریان تندرو و دست نشانده وهابیت مطلوب است ولی مستلزم بی دینی نیست و اندیشه خطرناکی که مسلمان را لاابالی سکولار میخواهد فاسد و خطرناک و خلاف قرآن است. راه حل همان است که رهبری انقلاب گفتهاند. تقویت جریان فکری عقلانی و معتدل در بدنه اهل سنت و این یعنی ما مخیر بین تشدد دینی یا لیبرالیزم نیستیم. جریانات فکری مومن معتدل در بدنه اهل سنت همان جریانات اصیلی است که باید احیا و تقویت شود.
نویسنده: علیرضا کمیلی، دبیر اتحادیه بینالمللی امت واحده و کارشناس مسائل منطقه
منبع: سایت شبکه اجتهاد