چالش جنگلها
حجتالاسلام دکتر حسینی: یکی از موضوعات بسیار مهم مساله محیط زیست است که ابعاد مختلف، متنوع و متعددی دارد. از مهمترین چالشها در حوزه محیط زیست، چالش جنگلها است. به عنوان نمونه، هر هکتار جنگل ۶۸ تن گرد و غبار را در خود رسوب میدهد، ۱۰ تن اکسیژن تولید میکند ، خاک را حفظ کرده و از آلودگی صوتی جلوگیری میکند. همچنین جنگلها زمین را زیبا میکنند. در این زمینه امام صادق (ع) میفرمایند: «مَا فِی النَّبَاتِ مِنَ التَّلَذُّذِ بِحُسْنِ مَنْظَرِهِ وَ نَضَارَتِهِ الَّتِی لَا یَعْدِلُهَا شَیْءٌ مِنْ مَنَاظِرِ الْعَالَمِ وَ مَلَاهِیهِ»: نگریستن به گلهای رنگارنگ و درختان سرسبز و خرم، چنان لذتی به آدمی میبخشد که هیچ لذتی را با آن برابر نمیتوان کرد. همچنین در بسیاری از روایات، امام صادق (ع) از منافع اقتصادی جنگلها به صورت مفصل سخن گفته اند.
از جمله جنگلهای مهم در جهان میتوان به جنگلهای آمازون، جنگلهای گرمسیری و جنگلهای بارانی و از جمله جنگلهای ایران میتوان به جنگلهای ارس باران، هرا، هیرکانی و … اشاره کرد.
در باب جنگلها، در فقه، در یک نگاه کلان، بنده سه موضوع را بحث میکنم:
ارائه یک سیر تطور: در باب جنگلها بزرگان ما در سه مسیر کار کردهاند:
جنگلها در روایات
مسیر اول (روایات): مرحوم کلینی در کتاب الحجه (کافی) به طور خلاصه فرموده اند: آجام و جنگلها از انفال است. همچنین مرحوم فیض در الوافی روایات متعددی در مورد جنگلها ارائه کرده اند.
حر عاملی در وسائل الشیعه، سه روایت نقل کرده و در الفصول المهمه اشاراتی به بحث جنگلها کرده اند. مرحوم مجلسی نیز در بحار، مرآۀ و ملاذ، روایاتی ذکر کرده اند و از جمله در بحار، روایاتی در ابعاد کلامی جنگلها آورده اند. در بیان توحید مفضل، ابعاد کلامی این مسئله به صورت مفصل بیان شده که ترجمه روانی از این بحث در دست است.
جنگلها در تفاسیر
مسیر دوم (تفاسیر): به مناسبت تفسیر آیه انفال در عرض مسیر روایات، مسیر تفسیری جریان دارد. مرحوم شیخ و بعد سایرین ، خصوصا در تفاسیر مربوط به آیات الاحکام در تبیان، کنزالعرفان، زبده البیان، مسالک الافهام، در آیه انفال بحث کرده اند.
دو دسته از آیات تفسیر شده در حوزه جنگلها شامل موارد زیر است:
۱- آیات خاص: این آیات، شامل ۵ آیه است.
۲- آیات عام (آیاتی در مورد گیاهان، درختان و … است که شامل جنگلها هم میشود).
واژههای نبت (روییدن) و نبات (گیاه) و شجره (درخت) که آنها را میتوان به معنای جنگل هم در نظر گرفت. توضیح مفصلی در کتاب «گیاهان و زندگی در اندیشه دینی» در معنای نبات و شجر دادیم که در حد یک مقاله است. به طور خلاصه میتوان گفت نبات و شجر، هر دو، هم شامل جنگلها و هم شامل مرتعها میشوند.
جنگلها در فقه
مسیر سوم (مسیر فقهی): مسیر فقهی در سه مرحله تطور دارد:
مرحله اول: شیخ مفید (محمد نعمان تلعکبری) در کتاب المغنه میفرمایند: جنگلها از مصادیق انفال است. این مصداق در حوزه شیخ مفید یا حوزه بغداد و یا حوزه متکلمان و در دوره سکوت و رکود فقه شیعه ادامه داشته است و در حوزه حلّه تا علامه حلی، به اشاراتی اکتفا شده است.
مرحوم ابوصلاح حلبی یک بحث کوتاه ولی خیلی جالب درباره تخریب جنگلها دارند و آن این است که میفرمایند: قطع درختان، حتی در جنگ ممنوع است البته با دو شرط.
سخن ایشان از باب مزرعهها، نخلستانها و گیاهان است که ما آن را شامل جنگلها هم میدانیم.
مرحله دوم (دوره استدلال): این دوره از مرحوم علامه حلی (به عنوان اولین کسی که استدلال کرده است) در تذکره الفقها شروع میشود. مساله دلیل انفال بودن جنگلها تا دوره وحید بهبهانی و شاگردان ایشان مخصوصا در جواهر که بحث اندکی مبسوط تر میشود وجود داشته است. البته قبل از آقای وحید بهبهانی، مرحوم اردبیلی در «مجمع الفائده والبرهان» مفصل تر در این مورد بحث کرده اند.
مرحله سوم (مرحله فقه معاصر): در دائرۀ المعارف فقه شیعه (موسوعه الفقه طبقا لمذهب اهل البیت (ع) – زیر نظر استاد سید محمودهاشمی شاهرودی) و در «الموسوعه الفقهیه المیسره»، یک عنوان مستقل به نام «آجام و جنگها» تنظیم و جمع آوری شده است.
بنده این دو دایره المعارف را از این جهت که مستقلا به موضوع جنگلها اهمیت داده اند و هم از این جهت که وظایف دولت را بیان فرموده اند، یک تحول میدانم.
ابواب فقه محیط زیست
فقه محیط زیست ابواب مختلفی دارد. از جمله چالشهای محیط زیست، جایگاه سیاست در محیط زیست است. متاسفانه غربیها این جایگاه را پیدا کرده اند و در برخی جهات از ما جلوترند، مانند کتاب «تئوریهای سیاسی» که یکی از شش بخش آن به محیط زیست میپردازد و همچنین وظایف سازمانهای جهانی در مقابل محیط زیست و ضمانتهای اجرایی برای تصمیم گیریهای بین المللی که از جمله چالشهای محیط زیستی به حساب میآیند.
مسائل فقهی جنگلها
در باب مسائل فقهی مالکیت جنگلها باید گفت: طبیعت، مخلوق و مربوب خداوند است. فقهای شیعه معتقدند بنابر آیه «قل الانفال لله والرسول»، مالکیت جنگلها با حکومت است. در این رابطه سه استدلال بیان شده است:
استدلال اول: دو روایت از ابوبصیر ، یک روایت از داوود ابن فرقد و یک روایت مرسل از حمّاد ابن علی در باب مالکیت جنگلها موجود است.
استدلال دوم: مرحوم اردبیلی در مجمع الفائده والبرهان میفرماید: طبق روایات، جنگلها از مصادیق اراضی موات (زمینی که آمادگی کشاورزی ندارد) است. (من کتابی تحت عنوان «مکتب فقهی محقق اردبیلی» بر طبق مبانی ایشان به تحریر درآورده ام.)
امام خمینی (ره) در کتاب مکاسب میفرمایند: از انفال تعریف صحیحی در فقه شیعه (بر طبق ملاک حضرت امام، اهل سنت هم را میتوان اضافه کرد) موجود نیست. وی به طور خلاصه میفرماید: انفال، مباحات اصلی و مشترکات، یک معنا دارد نه سه معنا (که به معنای زمینی است که «لا رب له»). طبق سیره عقلا (امام خمینی(ره) معتقدند سیره، دولتها را هم شامل میشود) جزء زمین عمومی است. دولتها معتقدند که اموال عمومی در اختیار دولت است که این نوع سیره به امضاء امام معصوم هم رسیده است.
استدلال سوم: برخی از فقها معتقدند یکی از مصادیق انفال، اراضی محیاۀ بالاصل است که به معنای اراضی عامره بالعرض است که از اساس نه به دست بشر بلکه خدا آن را آباد کرده است لیکن مشکل اینجاست که عنوان عامره بالعرض و محیاه بالاصل در روایات ما وجود ندارد (مگر اینکه به اجماع تمسک کنیم).
بنابراین با توجه به این سه نظر، شکی دیگر باقی نمیماند که اراضی جزء اموال دولت محسوب میشود.
مسئله حفاظت از جنگلها که از وظایف دولتها است را فرصت نمیشود بیان کنم. مسئله دیگر، تخریب جنگلهاست که به چهار دلیل حرام است:
۱- به حکم آیه شریفه «اِذا تَوَلّی سَعی فِی الاَرضِ لِیُفسِدَ فیها وَ یُهلِکَ الحَرثَ و النَّسل»، مصداق فساد فی الارض است. با توجه به تفسیر المیزان، «حرث» شامل همه گیاهان میشود که از علائم حکومت فاسد و منافقان، از بین بردن پوشش سبز گیاهی زمین است که نتیجه آن، نابودی نسل حیوانات و به طبع آن، حیات انسانی است.
۲- از آنجا که جنگلها، ملک عمومی و از اموال مردم است، پس تخریب آن، تصرف در اموال عمومی و غصب محسوب میشود. دولتها باید طبق مصالح و عدالت و آینده نگری عمل کنند. فقه معاصر معنای مصلحت را به همه عصرها و نسلها تعمیم داده؛ چرا که آسیب به منابع طبیعی، ظلم به نسلهای آینده است.
۳- قاعده لاضرر و قاعده لاحرج
۴- قاعده مخالفت با احکام حکومتی: عواقب زیست محیطی تخریب جنگلها شامل آلودگی هوا، فرسایش خاکها خصوصا فرسایش آبی خاک و لطمه زدن به منابع آبی است. باید توجه داشت که ایران در جهان جزء کشورهای فقیر به لحاظ وجود جنگل است. رسول الله (ص) در حوزه کشاورزی پنج گام اساسی برداشته اند که باعث یک تحول در سرزمین حجاز شد و بنده کتابی در همین موضوع نوشته ام.
ما هم میتوانیم با کار جهادی (بنا بر نظریه امام خمینی(ره))، تراکم پوششهای جنگل را افزایش دهیم. بر حکومت واجب است تا جنگلها را آباد، حفظ و در چهارچوب فقه استفاده نماید. همچنین نابودکنندگان جنگلها را به اشد مجازات به عنوان مفسد فی الارض مجازات نماید.
نقاط ضعف پژوهش در مورد جنگلها
حجتالاسلام دکتر برجی: مقاله ایشان یک مقاله ممتاز و ابتکاری است. جنگلها در اینجا به عنوان یک عنصر از عناصر محیط زیست در حوزه فقه محیط زیست است که بیان موردی عناصر محیط زیست شاید به عمیق تر شدن موضوع کمک نماید. بحث فقه محیط زیست در کتابهای فقهی سنتی جایگاهی ندارد، پس باب خاصی به محیط زیست داده نشده است و ابواب بر اساس ابواب قدیمی که مرحوم محقق حلی دسته بنده کرده بودند چیده شده است که عبارت است از عبادات ، عقود ، ایقاعات و احکام بالمعنی الاخص.
این مقاله نقاط قوت زیادی دارد از جمله اینکه به مباحث عمیق وارد شده و از آیات قرآن به خوبی استفاده شده و نگاه روایی و فقهی خوبی به جنگلها داشته است، اما نکات منفی هم دارد که میتوانم به موارد زیر اشاره کنم:
* بهتر بود مسائل حقوقی جنگل نیز ارائه میشد (مخصوصا حقوق کیفری).
* تخریب مصادیق زیادی دارد و همه مصادیق موجب افساد فی الارض نمیشود.
* قوانین کیفری و مجازات تعیین شده در قانون خوب بود از جهت فقهی ارزیابی میشد.
* پیشنهاداتی هم جهت قانونگذاری ارائه میشد.
* ضعفهای قانونهای موجود بیان نشده بود.
* بهتر بود اشاراتی به جنگل در طول تاریخ هم میداشت.
* جمع بندی درستی از آیات مستخرجه به دست نیامده است.
* میتوانست عنوان جداگانه ای برای منافع اقتصادی جنگلها (رفع تناقض استفاده از جنگل و فوائد اقتصادی جنگل) در نظر گرفته میشد.
* بر روی نقش جنگلها (حفظ گونههای گیاهی خصوصا گیاهان دارویی و حفظ تنوع زیستی خصوصا حیوانات جنگلی) به خوبی کار نشده است.
* در بحث فقهی (مانند وقف جنگلها و عدم تصرف غیر دولت در جنگل) استخراج به خوبی پرداخته نشده بود.
اگر گزارشی از برنامههای اجرا شده بعد از انقلاب در حوزه جنگل، همچنین اشاره ای به سازمان مراتع و جنگلداری هم میشد خوب بود.
* به قانون ملی شدن جنگلها (سوالاتی مانند : تاریخچه، تاثیر ملی شدن، وقف در فقه و در قانون ملی شدن جنگلها) پرداخته نشده است.
* بیشتر بُعد بنیادی دارد و بُعد کاربردی کمتری دارد.
پاسخهای دکتر حسینی
پس از بیان نظرات ناقد، دکتر حسینی به ذکر پاسخهای خود در مورد انتقادات مطرح شده پرداخت. وی گفت: این مقاله صرفا در مورد ایران نیست و در مورد جنگلها است، هرچند درباره ایران بیشتر پرداخته شده است.
البته جنبه کابردی هم دارد؛ چراکه مبانی قانونگذاری و استنباط فقهی و تطبیق بر مصادیق در مقاله آمده است که همان کفایت میکند و گروه دیگری باید در مورد جزئیات آن بحث نمایند؛ اما راجع به مسائل کیفری و حقوقی درست میفرمایید، اگرچه از حوزه مقاله خارج بود. آنچه موجود است (در حوزه فقهی) در حوزه مسائل کیفری و مدنی، کم و ناقص است.
درمورد وقف جنگلها از نگاه تاریخی، به عنوان مثال از جنگلهای هیرکانی در طول تاریخ کم شده که زیاد نشده است، چنانچه تصاویر دهه به دهه موجود و در مقاله آورده شده است. اولین عکس مربوط به سال ۱۳۴۰است.
درمورد وقف از نگاه فقهی باید عرض کنم که شخص باید مالک باشد تا بتواند وقف نماید، در غیر این صورت وقف ساقط است. مالکیت جنگلها از انفال است که اگر منطقه موقوفه از ابتدا جزء جنگلها بوده که تکلیف مشخص است و وقف ساقط است، اما اگر جزء جنگلها نبوده باید صحت وقف در زمان وقف مشخص شود.
پرسش و پاسخ
در ادامه، اساتید حاضر به پاسخ به پرسشهای حاضرین در جلسه پرداختند.
پرسش: دلیل بر حرمت استفاده از آیه (لیهلک الحرث و النسل…) چیست؟ آیا همه ویژگیهای ظالمین، حرام است؟
دکتر حسینی: وجه استفاده حرمت، جمله آخر این آیه است (والله لایحب الفساد).
دکتر برجی: آیا با قطع یک درخت، فساد روی میدهد؟ باید نظایر فساد، همخوانی با آیه مربوطه داشته باشد تا بتوان عنوان فساد را اطلاق نمود. استفاده از فساد برای امکان حرمت درست نیست.
دکتر حسینی: فرمایش شما متین است. نسبت به این آیه ممکن است فساد صدق نکند، ولی برای حرمت تخریب جنگلها من ۴ دلیل ذکر کردم که میتوان به آنها تمسک کرد. همچنین دلیل حرمت غصب هم دلیل خوبی است.
پرسش: اساسا در موضوع جنگلها به عنوان یک مساله نوپدید از نگاه فقهی، آیا باید به روایات و آیات عمل کرد یا به سیرههای عقلایی و یا مذاق شارع و مصالح مرسله و …؟
دکتر حسینی: در روش شناسی استنباط احکام نوپدیدی مثل جنگلها میتوان به دو روش عمل کرد؛ اولا میتوان به سراغ مسائل مرسله و سیره عقلایی رفت که بنده این روش را مردود و انحرافی و مشکل ساز میدانم. ما باید یک خانه تکانی داشته باشیم (باید دید فقهای گذشته چه گفته اند). در این مسیر، باید بر مبنای علم فقه که یک علم نقلی است باید به شیخ مفید و علامه و شیخ انصاری و حضرت امام خمینی(ره) مراجعه کنیم. باید توجه داشت که ظهورات آیات قرآن و روایات، سرمایه و دستمایه اصلی ما هستند نه مصالح مرسلات که ظاهری خوبی ولی مشکلات زیادی دارند. بنابراین با مراعات اصل زمان و مکان در اجتهاد، باید به سراغ آیات و روایات رفت.
دکتر برجی: دانشنامه اسلامی کشاورزی و منابع طبیعی و محیط زیست، دید ما را نسبت به منابع نقلی تغییر داد. در این پروژه، ما دیدیم که منابع نقلی بسیار زیادی داریم. لذا نخست باید به نصوص مراجعه کرد و اگر دست ما از ادله منقول کوتاه بود مجبور به مراجعه به دلایل عقلی و سیره و عرف و … میشویم.
پرسش: چالشهای پژوهش در فقه جنگلها و به طور کلی تر فقه محیط زیست چیست ؟ همچنین دشواریهایی که با آن درگیر بوده اید را بیان بفرمایید تا استفاده کنیم.
دکتر برجی: چالشهای محیط زیست را میتوان به سه دسته تقسیم بندی کرد:
۱- دسته بندی مناسب و متناسب با مسائل مستحدثه فقهی وجود ندارد. ما پیشنهاد دادیم که یک وسائل الشیعه جدید با یک دسته بندی جدید از کتب فقهی، متناسب با نیازهای روز به رشته تحریر درآید. انجام این کار به تربیت افرادی آگاه به مسائل روز و توانا در حوزه بسیار کمک خواهد کرد.
۲- مسائل مستحدثه جزء مسائل بین رشته ای است و نیاز به دو تخصص دارد تا عالم با علم و فرهنگ دانش مورد نظر، آشنایی پیدا کند. تلاشهای آقای مصباح یزدی در موسسه امام خمینی (ره) جهت آشنایی شاگردانشان با علوم روز که جزء معضلات است بسیار قابل قدردانی است؛ زیرا موضوع باید به درستی شناخته شود تا حکم فقهی آن نیز به درستی بیان شود.
۳- ما به یک فرهنگ و اطلاعات خاص در علوم مختلف نیاز داریم تا مسائل مستحدثه به خوبی شناخته شود.
دکتر حسینی: از چالشهای مطرح در حوزه محیط زیست میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- میزان اختیارات تصرف حکومت مشخص نیست.
۲- حکم واگذاری (تفویض و یا حق تصرف ) جنگلها چیست؟
۳- حکم چرای دام در جنگلها چیست؟
۴- حکم استفاده همسایههای جنگل چیست؟
۵- مقدار و ملاکات و حکم آبادسازی جنگلها چیست؟
۶- حکم تخریب جنگلها در جنگها چیست؟
۷- نواقص قوانین در ایران و بین الملل چیست
منبع: سایت اینترنتی شبکه اجتهاد