حجتالاسلام والمسلمین مهدی فرمانیان، معاون پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، در گفتوگو با ایکنا، گفت: در بحث وحدت حوزه و دانشگاه در ۴۰ سال گذشته اقدامات بسیار خوبی انجام شده و دانشگاههای متعددی در تهران و قم در باب علوم انسانی اسلامی تشکیل شده است. حتی مؤسسات و مراکز متعددی در زمینه مباحث میانرشتهای مانند روانشناسی، جامعهشناسی و مدیریت، تربیت و اقتصاد با رویکرد اسلامی ایجاد شده و فعالیتهای خوبی دارند.
وی با اذعان به اینکه با وجود همه این کارهای خوب و تلاشهای زیاد، در تحقق وحدت حوزه و دانشگاه موفق نبودهایم، تصریح کرد: اینکه چرا در این مسیر موفقیت لازم را به دست نیاوردهایم به این علت است که محیطهای علمی ما بعد از انقلاب در برخی دههها به تناسب نیازها آموزش را خیلی جدی گرفتند. البته در دو دهه بعد از انقلاب ضروری بود، ولی این روند تاکنون تداوم داشته و بهای بیش از حد به آموزش و کمتر به پژوهش سبب شده تا نتایج لازم را در بحث وحدت نگیریم.
نظریهپرداز تربیت نکردیم
معاون پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب اضافه کرد: بعد از انقلاب رشد بسیار زیادی در آموزش تمامی عرصهها اعم از علوم انسانی، طبیعی و پزشکی و مهندسی و … داشتهایم اما این رویکرد آموزشی سبب شده تا صاحبنظر و به اصطلاح دقیقتر متفکر و نظریهپرداز در برخی عرصهها از جمله علوم انسانی کمتر تربیت شوند.
فرمانیان اظهار کرد: نیازمند صاحبنظرانی هستیم که بتوانند با مطالعه و آشنایی با علوم انسانی غربی و بر مبنای علوم اسلامی و متون دینی نظریهپردازی کنند و تولیدات علمی میانرشتهای جدید داشته باشیم تا نیازها را برطرف کند، زیرا پژوهش را ارتقا ندادهایم.
پیوند آموزش و پژوهش
وی تأکید کرد: باید در حوزه پژوهش سرمایهگذاری بیشتری کنیم تا آموزش و پژوهش با هم گره بخورند و این امر سبب ارتقای ما میشود؛ یکی از اقداماتی که انجام داده و موفق هم بودهایم در حوزه پزشکی است. مراکزی در بخش پزشکی به سمت تحقیقات و تولید دارو و وسایل مورد نیاز پزشکی، تولید واکسن و … رفتند و صرفاً به بحث آموزش اکتفا نشده و همین سبب شده تا در عرصه پزشکی جزء کشورهای خوب باشیم.
فرمانیان تصریح کرد: ما این کار را در علوم انسانی نکردیم. البته آنچنان که بایدوشاید کار نشده نه اینکه هیچ کاری نشده باشد؛ در سالهای اخیر در روانشناسی، جامعهشناسی، مدیریت و تربیت و برخی رشتههای دیگر مثل اقتصاد اسلامی کارهای خوبی انجام شده و نظریاتی تولید شده، ولی فراگیری امر پژوهش و نظریهپردازی را شاهد نیستیم و از پروژههای حمایت لازم نشده است.
وی با بیان اینکه پژوهش هزینههای زیادی دارد و ممکن است طرحها و پروژههایی شروع شود و شکست بخورد. لذا باید برای همه این مسائل آمادگی وجود داشته باشد، اظهار کرد: چون به این امر نپرداختهایم و هزینههای لازم را نداریم هنوز رشتههای علوم انسانی در کشور آموزشمحورند. چند حوزه علمیه پژوهشمحور داریم که علوم انسانی را به پیش ببرند؟ چند دانشگاه داریم که حقیقتاً نگاه پژوهشی و نظریهپردازانه به علوم انسانی دارند؟ تا این مشکل حل نشود وحدت حوزه و دانشگاه هم ایجاد نخواهد شد.
صرف تبادل استاد منجر به وحدت نمیشود
فرمانیان اضافه کرد: وحدت حوزه و دانشگاه را نباید صرفاً در این موضوع خلاصه کنیم که تعدادی از اساتید حوزه به دانشگاه بروند و دروس معارف اسلامی و علوم اسلامی را تدریس کنند که البته امری لازم است یا اساتیدی از دانشگاه به حوزه بیایند و مطالعات حوزوی داشته باشند که این نیز مفید و خوب است، ولی برای وحدت حوزه و دانشگاه کافی نیست. وقتی این وحدت به معنای حقیقی رخ میدهد که علوم انسانی دانشگاهها در هر رشتهای که آموزش آن وجود دارد، خود را محتاج به نصوص دینی و تولیدات حوزوی و دینی بدانند و نظریات روانشناسی، جامعهشناسی، حقوق، اخلاق، مدیریت و … به صورت روشمند و با تعامل گسترده صاحبنظران حوزه و دانشگاه و با استفاده از تجارب به دستآمده در علوم انسانی غرب و به اصطلاح علم بومی و اسلامی متناسب با مذهب و فرهنگ ایرانی تولید شود.
فرمانیان با تأکید بر اینکه وحدت حوزه و دانشگاه نیازمند به رسمیت شناختن تجارب بشری است و با اعتقاد به تحول بر مبنای نصوص دینی و زیستبوم فرهنگی و دینی رخ میدهد، افزود: کشور هماکنون در عرصه جامعهسازی و دولتسازی، مشاوره و روانشناسی بومی و اسلامی به خصوص در مباحث زن و خانواده، اقتصاد و مدیریت با مشکلات متعددی روبهروست؛ در برخی زمینهها نظریه تولید و اجرا شده است، ولی باید در هر شاخهای آنقدر نظریه تولید و آزموده شود تا به اتقان لازم و به تعبیری به نظریه و قول سدید و محکم برسیم.
منبه: مجله اینترنتی شبکه اجتهاد