اخبار علماء و همایش‌هاتیتر اول

به مناسبت روز سینما / چیستی و چگونگی سینمای دینی

رسیدن به سینمای حقیقت در جهان امروز بسیار مشکل است. این سینما باید جهان موجود مدرنیته را دور زند و به کلی دیگر رجوع کند که تعلق به عالم دین و اسلام دارد و قدر مسلم این سینما را می توان جلوه عالم غیبی در جهان شهادت تلقی کرد.

دین و سینما اثر دکتر محمد مددپور با رویکرد درجه دوم و نگاه فلسفی در بسیاری از بخش های کتاب به مقوله هنر و سینما و خصوصا فرایند دینی شدن سینما تهیه و تنظیم شده است. این اثر در دوازده فصل نگاشته شده و قالب پرسش و پاسخی هم به خود گرفته که مساله محوری و به روز بودن اثر را ـ علی رغم اینکه چاپ اول آن یازده سال پیش است ـ حفظ نموده است.

از فصل اول تا فصل هفتم مباحث فلسفی و حکمی سینما مورد بحث بوده و فصول بعدی در رابطه با آینده سینما و سینمای آخرالزمان و مباحث روز سینمای ایران می باشد که در ادامه بخش های و برش های مختلفی از هر فصل را تقدیم خوانندگان و مشتاقان اثر می نماییم.

 

چهره نفسانی واقعیت در جهان سینمایی

واقعیت در جهان سینمایی چهره ای نفسانی از واقعیت است.این نحو تلقی در حقیقت بسط تفکر متافیزیک دکارتی در باب جهان است که به نحوی در هنر و سینما متجلی گردیده است. فضا و زمان و مکان و حوادثی که در فضا مکان و زمان رخ می دهد، شبیه واقعیت است، اما کاملا دستکاری شده و دگرگون بطوری که همه حوادث علی رغم اصرار فیلم سازبه وحدت، وحدتی کاملا تصنعی و غیرعادی پیدا کرده اند.

 

مشکل اساسی سینمای ایران

مشکل اساسی سینمای ما این است که از سینماتی حرفه ای جهان فاصله بسیار دارد، از سویی جشنواره های جهانی، سینمایی را به سرزمین های غیرصنعنی جهان سوم دیکته می کنند که آنها را همواره از سینمای حرفه ای و جدی با مخاطب عام دور می کند. رسیدن به سینمای حقیقت در جهان امروز بسیار مشکل است.

این سینما باید جهان موجود مدرنیته را دور زند و به کلی دیگر رجوع کند که تعلق به عالم دین و اسلام دارد و قدر مسلم این سینما را می توان جلوه عالم غیبی در جهان شهادت تلقی کرد. در این مرحله سینمای حرفه ای در مقام ماده سینمای حقیقت به کار می آید و طبعا آن سینماییی که به سوی نفس و شهوت و خشونت می رود بیکار می شود. با ظهور این عالم، فرهنگ و هنر غرب بی تاریخ می شود، چون اثر خود را از دست می دهد.

 

تاملی در باب سینمای دینی: صورت و معنی

تیتوس بورکهات متفکر مسلمان سوئیسی در کتاب هنرقدسی در شرق و غرب می نویسد: برای آنکه بتوانیم هنری را هنرمقدس به مثابه نوعی هنر بنامیم کافی نیست که موضوع و معنی هنر از حقیقت روحانی نشات گرفته باشد، و یا طبعی دیندار با احساسات و عواطف پارسایانه و خداترسانه بنا به ضرورت هنر مزبور را بارور ساخته باشد، بلکه باید هنری را مقدس دینی خواند که زبان صوری آن هنر نیز بر وجود همان مبدا روحانی گواهی دهد و قالب و صورتش جلوه بینش خاص این معنی روحانی باشد. چیزی که اصطلاحا سبک بیانی خوانده می شود. از اینجاست که هنری مانند هنر رنسانس یا هنرباروک را که از لحاظ سبک به هیچ وجه از هنر ذاتا دنیوی و غیر دینی همان دوران متمایز نیست، نمی توان مقدس نامید.

 

سینمای دینی، سینمای آینده جهان

شوپنهاور گفته بود، ژورنالیستهای غربی دستفروشان افکار عمومی اند و این سخن در پایان نیمه اول قرن نوزدهم بر زبان او جاری شد و مدتی بعد کی یرکه گور در یادداشت های خصوصی خود، این عبارت را مفصلا شرح کرد. این سخن بی تردید در ایران نیز به تدریج موضوعیت پیدا می کند، به نسبت نفوذ نهیلیسم و مدرنیته و گسترش اندیشه مدرن اما هنوز اتفاقی نیفتاده و روزنامه خوانی برخلاف نظر هگل هنوز جای نماز صبح مردم را نگرفته است.


مشخصات کتاب:

عنوان کتاب: دین و سینما

مولف: محمد مددپور

ناشر: سوره مهر ـ پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی

تعداد صفحات: ۳۳۶ صفحه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا