حسن بن علی بن محمد مشهور به امام حسن عسکری، (۲۳۲-۲۶۰ق) یازدهمین امام شیعیان اثناعشری، فرزند امام هادی(ع) و پدر امام زمان(عج) است.
مشهورترین لقب وی، عسکری است که به اقامت اجباری وی در شهر عسکر (سامرا) اشاره دارد.
امام عسکری با شیعیان، از طریق نمایندگانی در ارتباط بود. عثمان بن سعید از نمایندگان خاص وی بود که پس از وفات امام، بهعنوان نخستین نایب خاص امام زمان(عج) نیز ایفای نقش نمود.
امام عسکری در ۱ ربیعالاول سال ۲۶۰ق بیمار شد و در هشتم همان ماه، در ۲۸ سالگی در سامرا درگذشت و در کنار مرقد پدرش دفن شد. مدفن آن دو به حرم عسکریین مشهور است و از زیارتگاههای شیعیان در عراق به شمار میآید.
احادیثی از امام عسکری در موضوعات تفسیر قرآن، اخلاق، فقه، امور اعتقادی، ادعیه و زیارت نقل شده است.
زندگی نامه
نسب امام حسن عسکری(ع) چنین است: حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب.
او فرزند امام هادی(ع)، دهمین امام شیعیان اثناعشری است.
به نقل از منابع شیعی، مادر آن حضرت کنیزی به نام حُدیث یا «حدیثه» بوده است.[۱] برخی دیگر از منابع نیز نام مادر آن حضرت را «سوسن»[۲]و «عسفان»[۳]دانستهاند. حسین بن عبدالوهاب نام او را «سلیل» ذکر میکند و با عبارت «او از زنان عارفه و صالحه بود» وی را ستوده است.[۴]
آن حضرت تنها یک برادر به نام جعفر داشت که نزد شیعیان به جعفر کذاب معروف است. او پس از درگذشت امام عسکری(ع)، ادعای امامت کرد و با انکار تولد فرزندی برای ایشان، به عنوان تنها وارث، مدعی میراث آن حضرت شد.[۵]
لقبها
لقبهای وی را هادی، نقی، زکی، رفیق و صامت ذکر کردهاند. برخی از مورخان لقب «خالص» را هم گفتهاند.[۶] «ابن الرضا» نیز لقبی است که امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) به آن شهرت یافتهاند.[۷]
لقب «عسکری» نیز مشترک میان امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع)، است زیرا هر دو در شهر سامرا اقامت اجباری داشتند. «عسکر» عنوان غیرمشهوری برای سامرا بوده است.[۸] همچنین به خاطر اشتراک نام «حسن» میان ایشان و امام حسن مجتبی(ع)، ایشان را « حسن اخیر» نیز خواندهاند.[۹]
کنیه
کنیه وی «ابومحمد» بود.[۱۰] در بعضی منابع کنیههای ابوالحسن[۱۱]، ابوالحجه[۱۲]، ابوالقائم[۱۳] نیز به کار رفتهاست.
تولد و شهادت
امام عسکری(ع):
«تواضع نعمتی است که مورد حسادت کسی قرار نمیگیرد»
ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۸۹.
منابع معتبر تولد ایشان را در مدینه دانستهاند[۱۴] ولی در برخی منابع از تولد او در سامرا نیز سخن رفته است.[۱۵]
کلینی و بیشتر منابع متقدم امامیه ولادت حضرت را در ربیع الثانی سال ۲۳۲ق دانستهند.[۱۶] در روایتی به نقل از امام حسن عسکری نیز همین تاریخ ذکر شده است.[۱۷] برخی منابع متقدم از امامیه و اهلسنت ولادت حضرت را در سال ۲۳۱ نیز نوشتهاند.[۱۸]
شیخ مفید در برخی از آثارش ولادت امام را ۱۰ ربیعالثانی آورده است.[۱۹] در سده ششم قمری این قول به حاشیه رفت و تولد حضرت در ۸ ربیعالثانیشهرت یافته است[۲۰] که قول مشهور نزد امامیه نیز هست.
بنا بر قول مشهور امام عسکری در ۸ ربیعالاول سال ۲۶۰ق در ۲۸ سالگی در سامرا درگذشت.[۲۱] البته گزارشهایی نیز درباره شهادت امام عسکری در ماههای ربیع الثانی و جمادی الاولی وجود دارد.[۲۲] شیخ مفید و ابن شهر آشوب آوردهاند که او در ابتدای ربیع الاول بیمار شد و به سبب همین بیماری در گذشت.[۲۳] امام عسکری در خانهای که پدرش دفن شده بود، در سامرا، مدفون است.[۲۴]
همسر
طبق نقل مشهور،امام عسکری(ع) همسری اختیار نکرد و نسل وی تنها از طریق کنیزی ادامه یافت که مادر حضرت مهدی(ع) است.[۲۵] منابع، نام مادر امام مهدی(ع) را متعدد و مختلف ذکر کردهاند. در منابع آمده است امام حسن عسکری(ع) خادمان و کنیزان متعدد رومی و صقلایی و ترک داشت[۲۶] و شاید این اختلاف در نام مادر امام زمان، از سویی به سبب تعدد کنیزان و از سوی دیگر به منظور پنهان نگاهداشتن تولد امام مهدی(ع) بوده است.[۲۷]
فرزند
بر اساس غالب منابع شیعه و سنی، تنها فرزند آن حضرت، امام زمان(ع) مسمّا به «محمد» است.[۲۸] درباره فرزندان حضرت، اقوال دیگری هم وجود دارد. برخی او را دارای ۳ پسر و ۳ دختر شمردهاند.[۲۹] خصیبی افزون بر امام مهدی(ع) از دو دختر به نامهای فاطمه و دلاله نام برده[۳۰] و ابن ابی الثلج افزون بر آن امام، پسری به نام موسی و دو دختر به نامهای فاطمه و عایشه (یا ام موسی) را برشمرده است،[۳۱] اما در برخی کتب انساب، نامهای ذکر شده، خواهران و برادران امام حسن عسکری هستند[۳۲] که شاید با فرزندان او خلط شدهاند. در مقابل این منبع مشهور، برخی از عالمان اهل سنت مانند ابن جریر طبری، یحیی بن صاعد و ابن حزم معتقد بودند که امام عسکری فرزندی نداشته است.[۳۳]
انتقال به سامرا
امام حسن عسکری(ع):
نشانه های مؤمن پنج چیز است:
خواندن ۵۱ رکعت نماز، (۱۷ رکعتواجب (نمازهای یومیه) و ۳۴ رکعتمستحب نافلههای روزانه در هر شب و روز)
زیارت اربعین.
انگشتر به دست راست کردن.
پیشانی را در سجده بر خاک نهادن.
بلند گفتن «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»
طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۵۲.
در سنین کودکیِ امام حسن عسکری، پدرش امام هادی(ع) به اجبار به عراق فراخوانده شد و در سامرا، پایتخت آن روز عباسیان، تحتالحفظ قرار گرفت. در این سفر امام عسکری نیز همراه پدر بود. زمان این سفر در برخی منابع سال ۲۳۶ق[۳۴] و در برخی دیگر سال ۲۳۳ق[۳۵] ذکر شده است.
امام حسن عسکری بیشتر عمر خود را در سامرا گذراند و مشهور است که ایشان تنها امامی است که به حج نرفت، ولی در عیون اخبار الرضا و کشف الغمه روایتی نقل شده که راوی، آن را در مکه از امام حسن عسکری شنیده است.[۳۶] غیر از این سفر به مکه، برخی از منابع، سفر ایشان را به جرجانگزارش کرده اند.[۳۷]
دلایل و مدت امامت
مهمترین دلیل برای امامت حسن عسکری پس از شهادت امام هادی، وصیت و احادیث امام هادی درباره جانشینی حسن عسکری است.[۳۸] پس از شهادت امام هادی تعدادی از شیعیان جعفر بن علی، پسر دیگر امام هادی، را امام خود خواندند؛ ولی بیشتر یاران امام هادی(ع) به حسن عسکری(ع) به عنوان امام رجوع کردند.[۳۹]
امام عسکری(ع) به مدت ۶ سال (از ۲۵۴ تا ۲۶۰) امامت کرد.
حاکمان زمان امام حسن عسکری(ع)
معتمد عباسی۲۵۶-۲۷۹ق
مهتدی عباسی ۲۵۵-۲۵۶ق
معتز عباسی ۲۵۲-۲۵۵ق
امامت امام حسن عسکری (ع) ۲۵۴-۲۶۰ق
دوره امامت امام عسکری همزمان با سه خلیفه عباسی بود: معتز عباسی(۲۵۲-۲۵۵ق)، مهتدی (۲۵۵-۲۵۶ق) و معتمد (۲۵۶-۲۷۹ق). در دوره زندگی امام عسکری(ع)، دستگاه عباسی به ابزار دستی برای امیران رقیب تبدیل شده بود و بخصوص فرماندهان نظامی ترک نقش مؤثری در نظام حکومتی داشتند. شاید نخستین موضع سیاسی ثبت شده در زندگی امام حسن عسکری(ع) مربوط به زمانی باشد که امام حدود ۲۰ سال داشت و پدرش هنوز زنده بود. ایشان در نامهای به عبدالله بن عبدالله بن طاهر(از امیران صاحب نفوذ در دستگاه عباسی، که از دشمنان مستعین، خلیفه وقت به شمار میآمد)، خلیفه را فردی طغیانگر خواند و ساقط شدن او را از خدا خواست. این ماجرا چند روز پیش از سقوط مستعین بود.[۴۰]
پس از قتل مستعین، دشمن او معتز به قدرت رسید و با توجه به اطلاع احتمالی از موضع امام حسن عسکری(ع) نسبت به خلیفه مقتول، در آغاز حکومتش نسبت به آن حضرت و پدرش (حداقل در ظاهر) رفتار خصومتآمیزی نداشت. پس از شهادت امام هادی و جانشینی امام عسکری نیز شواهد حکایت از آن دارد که با وجود محدودیتهایی که برای فعالیتهای ایشان اعمال میشده، امام از آزادی نسبی برخوردار بوده است. برخی از ملاقاتهای حضرت با شیعیان در اوائل امامت خود، این مسئله را تایید میکند. اما پس از گذشت یک سال، خلیفه به امام بدگمان شد و در سال ۲۵۵ق. ایشان را زندانی کرد. امام در دوره یک ساله خلیفه بعدی (مهتدی) نیز همچنان در زندان بود.
با آغاز خلافت معتمد (۲۵۶ق) که با قیامهای شیعی رو به رو بود، امام از زندان آزاد شد و بار دیگر به سازماندهی اجتماعی و مالی امامیه اهتمام ورزید. این نقش فعال امام، آن هم در پایتخت دولت عباسی، بار دیگر دستگاه خلافت را نگران کرد. در صفر سال ۲۶۰ق امام به دستور معتمد به زندان افتاد و شخص خلیفه روزانه اخبار مربوط به امام را پیگیری میکرد.[۴۱] یک ماه بعد امام از زندان آزاد شد ولی تحتالحفظ به خانه حسن بن سهل (وزیر مامون) در نزدیکی شهر واسط منتقل شد.[۴۲]
قیامها و شورشها
در زمان امام حسن عسکری(ع)، حرکتهای اعتراضآمیزی انجام گرفت که برخی از آنها از سوی شیعیان و برخی با سوء استفاده از نام علویان بود.
قیام علی بن زید و عیسی بن جعفر
این دو که علوی و از تبار امام حسن مجتبی(ع) بودند، در سال ۲۵۵ هجری در کوفه قیام کردند. معتز، سپاهی بزرگ به فرماندهی سعید بن صالح معروف به حاجب را به سوی آنها فرستاد و این قیام را سرکوب کرد.[۴۳]
قیام علی بن زید بن حسین
وی از نوادگان امام حسین(ع) بود و در زمان مهتدی عباسی در کوفه قیام کرد. شاه بن میکال با سپاهی بزرگ به مقابله او رفت ولی شکست خورد. وقتی معتمد عباسی به قدرت رسید، کیجور ترکی را به سوی او فرستاد. علی بن زید پس از چندی تعقیب و گریز در سال ۲۵۷ هجری قمری کشته شد.[۴۴]
قیام احمد بن محمد بن عبدالله
او در زمان معتمد عباسی در مصر بین برقه و اسکندریه قیام کرد و با پیروان زیادی که پیدا کرد، ادعای خلافت نمود. احمد بن طولون، کارگزار ترک خلیفه در آن دیار، سپاهی به سوی او فرستاد تا یاران او را از اطرافش پراکنده ساختند و او را پس از مقاومت، کشتند.[۴۵]
شورش صاحب زنج
علی بن محمد عبدالقیسی در سال ۲۵۵ قمری در زمان معتمد قیام کرد. امام حسن عسکری(ع) با صراحت اعلام کرد که صاحب زنج از اهل بیت نیست.[۴۶]
ارتباط امام و شیعیان
امام عسکری(ع):
«عبادت، بسیاریِ روزه و نماز نیست، بلکه عبادت، اندیشیدن بسیار در امر الهی است»ابن شعبه، تحف العقول، ص۴۸۸.
با توجه به ترکیب جمعیتی مذاهب در جامعهای که اکثریت آن را اهل سنت تشکیل میدادند، و همچنین فشارهای عباسیان بر شیعیان، جامعه شیعه درتقیه به سر میبرد. با این حال امام حسن عسکری نسبت به اداره امور شیعیان و گردآوری وجوهات اهتمام داشت و وکیلانی به سرزمینهای مختلف میفرستاد.[۴۷]
دیدار با امام
در اثر مراقبتی که نسبت به عسکری(ع) وجود داشت، شیعیان برای دیدن او مشکل داشتند و از راههای گوناگون تلاش میکردند؛ برای نمونه هنگامی که خلیفه برای دیدن والی بصره میرفت و عسکری (ع) را نیز همراه خویش میبرد، اصحاب امام در طول راه خود را برای دیدن وی آماده میکردند.[۴۸] راوی دیگر نقل میکند در یکی از روزها که قرار بود امام به دارالخلافه برود ما در عسکر به انتظار دیدار وی جمع شدیم؛ در این حال از طرف آن حضرت توقیعی [یعنی نوشتهای] بدین مضمون به ما رسید: «کسی بر من سلام و حتی اشاره هم به طرف من نکند؛ زیرا در امان نیستید».[۴۹]
نمایندگان امام
محدودیتهای شدید حاکم بر زندگی امام عسکری(ع) سبب شد که حضرت از نمایندگانی جهت ارتباط با شیعیان استفاده کند. در شمار این افراد بهویژه باید از عقید، خادم خاص وی، یاد کرد که امام او را از کودکی بزرگ کرده و حامل بسیاری از نامههای ایشان به شیعیان بود.[۵۰] همچنین فردی با کنیه غریب ابوالادیان که خادم حضرت بوده و ارسال برخی نامهها را به عهده داشته است[۵۱]اما مشخصاً کسی که در منابع امامی به عنوان باب [نماینده و رابط امام با مردم] شناخته شده، عثمان بن سعید است. عثمان بن سعید پس از وفات امام عسکری(ع) و با ورود به عصر غیبت صغری، به عنوان نخستین وکیل و نایب خاص امام زمان(ع) نیز ایفای نقش کرده است.[۵۲]
نامهنگاری
از راههای ارتباطی شیعیان با امام مکاتبه بود؛ برای نمونه میتوان به نامههای ایشان به علی بن حسین بن بابویه[۵۳] و نامه به مردم قم و آبه(آوه)[۵۴] اشاره کرد. شیعیان در مسائل و موضوعات مختلف برای ایشان نامه مینوشتند و پاسخ آن را دریافت میکردند.
تبیین معارف دینی
با توجه به پیچیدگیها و ابهامات مربوط به تعیین امام در آن دوران، در سخنان و نامههای امام حسن عسکری، به این آموزه برمیخوریم که زمین از حجت خالی نمیماند[۵۵] و اینکه اگر امامت با انقطاع رو به رو شود و اتصال آن مخدوش گردد، امور خداوند مختل خواهد شد.[۵۶] و حجت خدا بر روی زمین نعمتی است که خدا به مؤمنان داده و آنان را با این هدایت، اکرام کرده است.[۵۷]
یکی دیگر از آموزههایی که به اقتضای فشارهای موجود بر شیعیان در آن عصر به تکرار در سخنان آن حضرت دیده میشود، دعوت به صبر و باور به فرج و انتظار برای آن است.[۵۸] همچنین در احادیث آن حضرت بر تنظیم روابط درونی جامعه شیعه و معاشرت با برادران دینی نیز تاکید ویژهای دیده میشود.[۵۹]
تفسیر امام حسن عسکری (ع)
تفسیر قرآن از جمله زمینههایی است که مورد توجه ویژه امام حسن عسکری بوده است تا بدانجا که یک متن مفصل در تفسیر قرآن (که در شمار کهنترین آثار میراث تفسیری امامیه است) به ایشان منسوب شده است. حتی در صورت درست نبودن این انتساب، باید توجه داشت که شهرت امام به بحثهای تفسیری، زمینه این انتساب را فراهم آورده است.
کلام و عقاید
امام حسن عسکری در شرایطی رهبری امامیه را به عهده گرفت که برخی مشکلات اعتقادی در صفوف امامیه از دههها قبل پدید آمده و برخی دیگر در همان دوره امامت ایشان به وجود آمد. برای نمونه یکی از این مسائل بحث «نفی جسمانیت خداوند» بود که از سالها قبل مطرح بود و اختلافاتی میان دو نفر از اصحاب برجسته ائمه یعنی هشام بن حکم و هشام بن سالم وجود داشت. در زمان امام حسن عسکری این اختلاف به اندازهای زیاد شد که سهل بن زیاد آدمی نامهای به امام نوشت و از ایشان دراینباره راهنمایی خواست.
امام در پاسخ، از فرو رفتن در مباحث ذات، پرهیز داد و سپس با اشاره به برخی آیات قرآن، فرمود:
خدا یکتا و یگانه است؛ نه زاییده و نه زادهشده است و نه برای او همتایی است. آفریننده است نه آفریده. هر آنچه بخواهد از اجسام و غیر آن میآفریند و خود جسم نیست… چیزی شبیه او نیست و او شنوا و بیناست.[۶۰]
تخریب حرم عسکریین(ع) بر اثر انفجارهای تروریستی؛ این انفجار توسط گروههای تروریستیتکفیری در عراق اتفاق افتاد.
فقه
در علم حدیث، یکی از القابی که برای امام حسن عسکری(ع) به کار رفته، لقب «فقیه» است.[۶۱] این نشان میدهد که امام از سوی اصحابش به طور خاص به این وجه شناخته میشده است. بخشی از احادیث ایشان به حوزه فقه و ابواب مختلف آن مربوط میشود. از آنجا که تدوین مذهب فقهی امامیه پیشتر توسط امام صادق(ع) انجام گرفته و سپس مراحل کمال خود را طی کرده بود، امام حسن عسکری بیشتر به فروعی پرداختند که مستحدث در زمان ایشان بود و یا به دلیلی در عصر ایشان چالش برانگیز بوده است مانند مسئله آغاز رمضان و بحث خمس.[۶۲]
حرم
حرم امامین عسکریین(ع) دو بار به دست ترویستها تخریب شد. اولین حمله در ۳ اسفند ۱۳۸۴ و دومین حمله پس از گذشت شانزده ماه در ۲۳ خرداد ۱۳۸۶ رخ داد.
در نخستین تخریب، بمبگذاران با به کارگیری بیش از دویست کیلوگرم تیانتی، گنبد و بخشی از گلدستههای طلایی حرم را فروریختند. در حمله دوم نیز گلدستههای طلایی تخریب شد. پس از این حملات تروریستی، بارگاه دو امام، در دست بازسازی و نوسازی قرار گرفت.
پانویس:
کلینی، کافی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۵۰۳؛ شیخ مفید، الارشاد، قم، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۱۳
ابن طلحه، مطالب السؤول، نجف، ۱۳۷۱ق، ج۲، ص۷۸؛ سبط ابن جوزی، تذکره الخواص، نجف، ۱۳۸۳ق، ص۳۶۲؛ البته نام سوسن در برخی منابع برای نام مادر امام هادی(ع)(نوبختی، فرق الشیعه، ۱۳۵۵ق، ص۹۳) و در نقلی دیگر نام مادر امام زمان(عج) آمده است(ابن ابیالثلج، «تاریخ الائمه» مجموعه نفیسه، ۱۳۹۶ق، ص۲۶)
نوبختی، فرق الشیعه، ۱۳۵۵ق، ص۹۶؛ گفته میشود نام این کنیز ابتدا عسفان بود و امام هادی نام او را حدیث نهاد.
حسین بن عبدالوهاب، عیون المعجزات، نجف ۱۳۶۹ق، ص۱۲۳
طبسی، حیاه الامام العسکری، ۱۳۸۲ق، ص۳۲۰-۳۲۴
ابن رستم طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۴۲۵.
ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۳.
ابن خلکان، وفیات الاعیان، ۱۹۷۱-۱۹۷۲م، ج۲، ص۹۵.
ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۶
ابن رستم طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۴۲۴.
ابن رستم طبری، دلائل الإمامه، ۱۴۱۳ق، ص۴۲۴
خزعلی، موسوعه الإمام العسکری(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۳۲
خزعلی، موسوعه الإمام العسکری(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۳۲
مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۰۹ق، ص۲۵۸، ۲۶۶؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۱۳
ابن حاتم، الدر النظیم، مؤسسه النشر الاسلامی، ص۷۳۷
نک: نوبختی، فرق الشیعه، ۱۳۵۵ق، ص۹۵؛ کلینی، کافی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۵۰۳؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۱۳
ابن رستم طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۴۲۳
نک: ابن ابی الثلج، «تاریخ الائمه» مجموعه نفیسه، ۱۳۹۶ق، ص۱۴؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۰۹ق، ص۲۵۸
شیخ مفید، مسار الشیعه، ۱۴۱۴ق، ص۵۲؛ نک: ابن طاووس، الاقبال، ج۳، ص۱۴۹؛ شیخ طوسی، مصباح المجتهد، ۱۳۳۹ق، ص۷۹۲
نک: ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۳؛ کلینی، کافی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۵۰۳
کلینی، کافی، ج۱، ۱۳۹۱ق، ص۵۰۳؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۱۴.
نک: مقدسی، بازپژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان، ۱۳۹۱، ص۵۳۰-۵۳۳
شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۳۶؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۴
شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۱۳.
پاکتچی، «حسن عسکری،امام»، ص۶۱۸
مسعودی، إثبات الوصیه، ۱۴۰۹ق، ص۲۶۶، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص ۶۱۸.
محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۲، ص۱۹۴.
ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۳؛ طبرسی، «تاج الموالید» در مجموعه نفیسه، ۱۳۹۶ق، ص۵۹؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۲۷۴؛ ابن صباغ، الفصول المهمه، ص۲۷۸؛ شبلنجی، نور الابصار، ص۱۸۳، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص۶۱۸.
زرندی، معارج الوصول الی معرفه فضل آل الرسول(ص)، ص ۱۷۶، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، صص ۶۱۸۶۱۹.
خصیبی، الهدایه الکبری، ۱۴۱۹ق، ص۳۲۸.
ابن ابی الثلج، «تاریخ الائمه» مجموعه نفیسه، ۱۳۹۶ق، ص ۲۱-۲۲؛ نک: فخرالدین رازی، الشجره المبارکه، ص۷۹، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص۶۱۹.
مثلاً نک: فخرالدین رازی، الشجره المبارکه، ص۷۸، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص ۶۱۹.
نک: ابن حزم، جمهره انساب العرب، ۱۹۸۲م، ص۶۱؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۱۲۲، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص۶۱۹.
مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۰۹ق، ص۲۵۹
نوبختی، فرق الشیعه، ۱۳۵۵ق، ص۹۲
شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۳۵؛ اربلی، کشف الغمه، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۱۹۸
قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۴۲۵ – ۴۲۶؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۴۲۷ – ۴۲۸؛ ابن حمزه طوسی، الثاقب فی المناقب، ۱۴۱۹ق، ص ۲۱۵
شیخ طوسی، الغیبه، ۱۳۹۸ق، ص۱۲۰-۱۲۲؛ اربلی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۴۰۴-۴۰۷.
جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۳۷.
ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۱۵۱
مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۰۹ق، ص۲۶۸
مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۰۹ق، ص۲۶۹
مسعودی، مروج الذهب، ۱۳۶۳ق، ج۴، ص۹۴
ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۲۳۹-۲۴۰
مسعودی، مروج الذهب، ۱۳۶۳ق، ج۴، ص۱۰۸
ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۹
مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۰۹ق، ص۲۷۰؛ کشی، رجال کشی، ۱۳۴۸ش، ص۵۶۰
شیخ مفید، الارشاد، ص۳۸۷.
راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۴۳۹.
شیخ طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۷۲، به نقل از: پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص۶۲۶.
شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۰ق، ص۴۷۵
پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص۶۲۶.
ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۷؛ خوانساری، روضات الجنان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۲۷۳-۲۷۴
ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۶
برای نمونه: مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۰۹ق، ص۲۷۱
برای نمونه: شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۰ق، ص۲۲۲
برای نمونه: کشی، رجال کشی، ۱۳۴۸ش، ص۵۴۱
برای نمونه: ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۷
ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۵۲۶
کلینی، کافی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۱۰۳
برای نمونه: طریحی، جامع المقال، ۱۳۵۵ش، ص۱۸۵
پاکتچی، «حسن عسکری(ع)، امام»، ص۶۳۰
منابع:
ابن ابیالثلج، «تاریخ الائمه»، در مجموعه نفیسه، قم، ۱۳۹۶ق.
ابن اثیر، علی بن ابی الکریم، الکامل فی التاریخ، به کوشش کارلوس یوهانس تورنبرگ، لیدن، بی نا، ۱۸۵۱-۱۸۷۱م.
ابن حاتم عاملی، یوسف، الدر النظیم، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، بی تا.
ابن حزم، علی، جمهره انساب العرب، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، بی نا، ۱۹۸۲م.
ابن حمزه طوسی، محمد بن علی، الثاقب فی المناقب، قم، انتشارات انصاریان، چاپ سوم، ۱۴۱۹ق.
ابن خلکان، شمس الدین احمد بن محمد، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، به تحقیق احسان عباس، بیروت، دار صادر، ۱۹۷۱-۱۹۷۲م.
ابن رستم طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، قم، بعثت، ۱۴۱۳ق.
ابن شعبه حرانی، حسن، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، به تصحیح و تعلیق علیاکبر غفاری، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۰۴ق/۱۳۶۳ش.
ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، نجف، بی نا، ۱۳۷۶ق.
ابن صباغ، علی، الفصول المهمه، به کوشش سامی غریری، قم، بی نا، ۱۳۷۹ق.